افکار من

متن مرتبط با «به هر حال» در سایت افکار من نوشته شده است

نیاز به روحیه

  • به هر حال اشتباهات پیش میاد... نمونه اش همین بازی ایران قطر که با بی تجربگی باختند... بگذریم.... خدا کنه اشتباهات در همین حد امروز کوچک باشه..اما باز نیاز به روحیه داری... بخوای کار کنی برخورد داشته باشی با دیگران... مخصوصا که توی برخی مسائل عالی هستی... صاحب سبک و ذوق و هنر و مهارتی... از مهارت و تجربه و دانشت نگذر و به همین خاطر همواره روحیه داشته باش...فقط تعمیم ندهالان هم شاد و خوشحال و با روحیه باش... هر زمان که می شه با روحیه و مصمم باش... درست می شه... و با موفقیت خوب شادی کن... اما مودی هم نباش... آرامش در همه حال مهمترین چیزه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تجربه

  • من کارم خوبه و خیلی هم تجربه دارم... بله مغازه دار نبودم که کار روتین و تکراری داشته باشم حتی یک کارمند... در حال یادگیری بودم همواره... اما روی بعضی هاشون خیلی وقت گذاشتما... درسته تجربه الان من حاصل اون کارهاست... بلاخره فلسک هم فریمورکی بود...می خوام از تجارب یه بهره اقتصادی ببرم... ولی خوب فعلا باید این کار رو تموم کنم ... یعنی هر چی تجربه دارم بزارم روی اون کار...انشالله به وقتش از همه این تجارب استفاده بهینه ای بکنم... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تکیه به خود

  • اضطراب وسواس میاره... برای رهایی از اضطراب باید منطقی و واقع بین باشی البته خوشبین هم باشی چون نمی شه خیلی هم چیزهایی رو پیشبینی کرد... ولی داشتن یک حس مثبت خوبه.. .اما برای داشتن این حس مثبت فقط به خودت تکیه کن ... از خرافات و وسواس بپرهیز... بدون که اینها تاثیری ندارند... خودت رو سرزنش نکن... حتی بگو خوب بود... بگو تلاشم رو کردم و واقعا هم تلاشت رو با در نظر گرفتن یک واقع بینی بکن... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • با هر زبان

  • اگر بنا به زبان منطقی و جدی باشه که داریم می گیم آقای محترم داری زور می گید. این نظام نوعی نظام دیکتاتوری است... شایسته سالاری وجود نداره... برای چه؟ برای چه باید حق ملت خورده بشه؟ برای چی نباید دموکراسی و شایسته سالاری داشته باشیم؟‌اما وقتی زور می گن و جالبه که پشت دین و اعتقادات هم قایم می شن، خوب مردم چاره ای جز زدن این موضوعات و البته زیرسوال بردن صداقت و عقلانیت اینها ندارند... دیگه احمق فحش نیست یک توصیف است... دیگه خائن و جیره خور فحش نیست یک توصیف است... کی با دشمنش لاس می زنه... کی مقابل دشمنش داد نمی زنه.... چرا بریزه توی خودش حرف دلش رو؟آخه اینها آدمن... جانورهای دو پا.... اگر زور نمی گفتند و راضی به سهم خودشون بود کسی کارشون نداشت...اینجا دیگه جای چه می دونم کتابی و آدابی حرف زدن نیست... بله اگر دو طرف تلاش کنند که مستدل حرف بزنند می شه ولی وقتی یک طرف پاش رو گذاشته روی گردن ملت که نمیشه... اول باید پاش رو برداره... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حال

  • روز خوبی بود. طبیعت زیبا و گلها و جوی و نهر ... لذتی بردم.. غذای خوبی هم بود... کم فکرتر از همیشه و اتفاقا راحت تر و ریلکستر... به چی فکر کنم به کی فکر کنم...روز به روز دارم می فهمم که همش همین حال است... حال... گاهی وقتها اینجاییم.. گاهی وقتها توی خونه... گاهی وقتها توی ماشین... گاهی وقتا این ور و اون ور... و همیشه داریم کاری می کنیم ... مسئله ای حل می کنیم... به چیزی فکر می کنیم... از طبیعت لذت می بریم ... کار کشاورزی می کنیم... می خوابیم می خوریم و فکر می کنیم... ولی همینه... همین حال است... حال... با پدر و مادریم... با دوستانی هستیم و دوباره سالها با اون دوستان نیستیم... با افراد دیگه هستیم... به خاطرات فکر می کنیم.. به آسمون نگاه می کنیم... به موسیقی گوش می کنیم... اما همش همین حال است... حال ... حال ... حال ... حال...یک کتاب هم هست به اسم نیروی حال که باید بخونمش و از این دسته کتابها... چون روز به روز به اهیمت این حال بشتر پی می برم...حتی در حال بودن و حال زندگی کردن به نظرم کارایی و بهره وری را هم بالا میبره... می دونی که در هر حال باید وارد حال بشی و در اون حال خودکار مسائل به سمت انجام یک کار جلو می ره... مخصوصا برای فرد با تجربه ای مثل تو... لازم نیست خیلی به حواشی فکر کنی... اگر بحث لذت است از حال لذت می بری و اگر بحث کار است در حال کار می کنی و کار رو تکمیل می کنی و جلو می بری...این پست مهمی بود. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چارشنبه

  • من شهرستان هستم و اینجا هم مثل بقیه جاها صدای ترقه میاد. اما از امروز حس می کنم قرار است اتفاقات مهمی بیافتد.... با شنیدن برخی اخبار از تهران و بقیه جاها این حس تقویت شد. امیدوارم مردم همه سالم و سلامت باشند ولی بتونند یک حضور خوب دوباره به نمایش بگذارند. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حالت و اتفاق

  • شاید یک نکته ای که از این برنامه یاد گرفتم این بود که متغیرهای وضعیت رو زیادی نکن... وضعیت ها رو به شکل ورود و خروج از توابع نگاه کن... چون داخل هر تابع که می ریم متغیرهای داخلی خودش رو داره...اشتبا, ...ادامه مطلب

  • به خاطر خود

  • آروم... ریلکس... یک سری کارها و یا شاید خیلی از کارها رو به خاطر خودت بکن.... بگو فکر می کنم به خاطر خودم، به خاطر حسم... قصد دارم که برم، خیلی آسونه... اونها کاری به من ندارند... بلکه من تنها دارم وظیفه ام رو انجام می دم... اونها حرفی ندارند که بزنند... بحث اونها نیست... این کاریه که خودم حس می کنم وظیفم هست... و دارم وظیفم رو انجام می دم... به خیلی از کارها با این دید نگاه کن و راحت و ریلکس و با تمرکز روی هدف خودت انجامشون بده..., ...ادامه مطلب

  • آنچه به خود می پسندی

  • نکته آخر اون بحث هم این بود همینطور که خوشت نمیاد یکی سرخوشی اعصابت رو خرد کنه و یا حرف ناربطی بزنه... به خودت هم نپسند که بخوای با یک سری حرکات اعصاب کسی رو بی جهت خرد کنی.. بله دفاع می تونی بکنی و خودت رو آروم کنی با همون تکنیک برگردوندن شرایط به خود طرف ولی خوب بیشترش دیگه نه و سازنده هم نخواهد بود...., ...ادامه مطلب

  • مواردی که به درد امتحان می خورد

  • اولاً که هدف واقعاً امتحان, نیست و یادگیری است... اما اگر بخوای یک سری موارد رو برای امتحان, در نظر بگیری، این موارد قابل ذکر...در امتحان, چه اتفاقی می افته؟ شما با یک سری سوال روبرو می شید که باید اول ا, ...ادامه مطلب

  • فکر به بزرگی دنیا

  • این دنیا خیلی بزرگ و زیباست... اگر دنیا رو زیبا و پیچیده و جالب و هیجان انگیز نگاه کنید، ... سر در آوردن از هر قسمتش می تون براتون جذاب باشه و این خودش یک هدف باشه... مثلاً توی هوش مصنوعی ما چگونه می , ...ادامه مطلب

  • راه بهتر

  • خیلی هم حریص نباش، ایده آلیست هم نباش... سعی کن معنی بهتری برای زندگی پیدا کنی که وابسته به رقابتهای بی خود نباشه... هدف کسب دانش باشه، هدف مهارت و بینش باشه... به قول یارو هر روز چیز جدیدی یاد بگیری., ...ادامه مطلب

  • نوشتن هر چه که می دونی

  • یک نکته دیگه در یادگیری این هست که مثلاً قبلاً فرمولی یا راه حلی دیدی درست تو ذهنت نمیاد.. در جواب مسئله سعی می کنی هر چیز که یادت میاد رو بنویسی و جلو بری، بعد دوبار فرمول رو مرور کنی و ببینی کجاش اشتباه داشتی، کجاش رو کم و زیاد نوشتی... این خودش خیلی توی جواب دادن به سئوالات موثر هست, ...ادامه مطلب

  • تجربه دیشب

  • به خودم گفتم من پدر یک بچم که می خوام براش الگو بشم... گفتم مگه اونها چه فرقی با من دارند؟ چی باعث می شه احساس مدیریت کنند، کی گفته اونها باید بتونند .... البته اون ها هم اشتباه می کنند اگر کار تیمی ب, ...ادامه مطلب

  • اعتماد به خود

  • مرتیکه سیمرغ والا... خوب شاید شرایط کارش ایجاب می کرده.... حقش رو گرفته! شاید هم من شرایط کارم ایجاب نکرده! نمی دونم ولی وقتی به این چیزها فکر می کنم ناراحت و افسرده می شم،  شاید باید می رفتم حقم رو می گرفتم ولی مس مس کردم تعارف کردم، آخرش هم شد این به قول یارو افراد چقدر از حقوق شهروندیشون آگاه هستند؟ شدیم یک ملت تعارفی که با مال مردم خورها و دیکتاتورها هم تعارف داریم.... گذشته و آینده را باید با,اعتماد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها